ای عزیز من ستمکاری مکن بیش ازین بر بندگان خواری مکن چون تو را دادم دل و جان و جهان دلبرا آخر جگرخواری کن از من بیچاره چون زارم ز غم بی گناه آهنگ بیزاری مکن بار عالم هست بر پشت دلم این همه جورم به سر باری مکن دل ببرد از دست ما و گفتمش بیش ازین چستی و عیاری مکن خود که گفتت ای صنم آخر بگوی با من بی یار و دل یاری مکن ای دل مسکین به زاری بیش ازین بر در آن بی وفا زاری مکن جهان ملک خاتون : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۱۷۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/113621