که را باشد به عالم چون تو یاری بتی خوش بوی خوش رو چون نگاری به میدان ملاحت دیده ی من ندیده مثل او چابک سواری ز عشقت همچو چشمت ناتوانم چو زلف بی قرارت بی قراری نپرسی یک دم از حالم که چونست به درد عشق ما زاری نزاری تو را گر هست بر خاطر ز من بار مرا در خاطر از تو نیست باری ز پای افتاده ام در ره گذارت چه باشد بر من ار آری گذاری چه خوش باشد شراب وصل در جام اگر نبود ز هجرانش خماری خوشا دردی که درمانش تو باشی خوش آن غم کش تو باشی غمگساری بیا جانا که در عالم نیابی چو من شوریده بختی بردباری جهان ملک خاتون : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۳۰۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/113750