الا ای سرو ناز بوستانی به غایت دلفریب و دلستانی جهان بادت به کام ای سرو آزاد که تو آرایش این گلستانی به روی گل بناز ای بلبل مست که تو با عاشقان همداستانی نگردانم سر از فرمان و رایت گرم بوسی دهی ور جان ستانی به میدان وفا در چرخت آرم اگر خود رستم زابلستانی مگر لطفی کنی ای دوست یک شب ز دست هجر خویشم واستانی ز دستان و فنش ای دل همیشه ز بدنامی به عالم داستانی جهانی بر در او بار دارند چرا باری تو دور از آستانی جهان ملک خاتون : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۳۴۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/113792