گشت جهان همچو نگار ای غلام بادهٔ گلرنگ بیار ای غلام با گل و با بلبل و با مل بهم وصل‌طلب فصل بهار ای غلام بلبل عاشق به صبوحی درست می‌شنوی نالهٔ زار ای غلام نرگس سرمست نگر کاو فکند سر ز گرانی به کنار ای غلام پیش نشین تازه بکن کار آب بیش مبر آب ز کار ای غلام آب بده زانکه جهان هر نفس خاک کند چون تو هزار ای غلام زخم خمارم چو به زاری بکشت نوش خمارم ز خم آر ای غلام روز چو شد باز نیاید دگر چند کنی روز گذار ای غلام چند شمار زر و زینت کنی فکر کن از روز شمار ای غلام نیستی آگه که دم واپسین از تو برآرند دمار ای غلام قصهٔ مرگم جگر و دل بسوخت دست ازین قصه بدار ای غلام واقعهٔ مشکل دارالغرور برد ز عطار قرار ای غلام عطار نیشابوری : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۴۵۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/11413