بر من نیندازد نظر بی اعتباری را ببین باشم به راهش خوارتر از خار، خواری را ببین آسوده در خلوت شهم کی می دهد دربان رهم من همچنان بر درگهم امیدواری را ببین دردا که آن بیدادگر شد دوست با دشمن دگر رسم وفاداری نگر آئین یاری را ببین هر نخلی از تو بارور من خالی از پا تا به سر چون نخل خشک از برگ و بر بی برگ و باری را ببین طبیب اصفهانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۳۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/114398