زنکوئی آنچه باید همه را تمام داری
چه شود اگر بگوئی صنما چه نام داری
نه زدوستی وفائی نه بدشمنی جفائی
همه حیرتم نگارا که سر کدام داری
منم و دل فگاری بتو دادم اختیارش
زغمش بسوز و خون کن سر هر کدام داری
نرسی طبیب آسان بحریم کوی جانان
که براه عشقبازی غم ننگ و نام داری
طبیب اصفهانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۶۰
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/114420