ما ز عشقت آتشین دل مانده‌ایم دست بر سر پای در گل مانده‌ایم خاک راه از اشک ما گل گشت و ما پای در گل دست بر دل مانده‌ایم ناگهانی برق وصل تو بجست ما ندانستیم و غافل مانده‌ایم لاجرم از بس که بال و پر زدیم همچو مرغ نیم بسمل مانده‌ایم چون ز عشقت هیچ مشکل حل نشد دایما در کار مشکل مانده‌ایم عشق تو دریاست اما زان چه سود چون ز غفلت ما به ساحل مانده‌ایم کی تواند یافت عطار از تو کام چون نخستین گام منزل مانده‌ایم عطار نیشابوری : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۵۹۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/11546