ای با خدای و با همه خلق خدای راست از داد و راستی همه پیروزئی تراست ملک تو همچو رنج بداندیش تو فزون رنج تو همچو ملک بداندیش تو بکاست طبع تو پاک و جان تو پاک و تن تو پاک قول تو راست و رای تو راست و دل تو راست از پادشاهی تو هرانکو فرار کرد بر جای خویش خاسته بر جان پادشاست؟ خوشا ولایتا و بزرگا رعتیا کش پادشاه دادگر پاک پارساست چون تو ملک براستی و داد کی نشست چون تو فلک بدانش و دولت کرا بخاست تا مر ترا بتخت شهی بر نشاند بخت شاخ ستم نرست و نسیم بدی نخاست اندر بقای تست همه خلق را بقا چندان بقات باد که خورشید را بقاست قطران تبریزی : دیوان اشعار : مقطعات : شمارهٔ ۲۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/115460