در چه طلسم است که ما مانده‌ایم با تو به هم وز تو جدا مانده‌ایم نی که تویی جمله و ما هیچ نه مانده تویی ما ز کجا مانده‌ایم از همه معنی چو تویی هرچه هست پس به چه معنی من و ما مانده‌ایم رشته چو یکتاست در اصلی که هست پس ز برای چه دوتا مانده‌ایم چون تو سزاوار وجودی و بس ما نه به حق نه به سزا مانده‌ایم چون همه تو ما همه هیچ آمدیم ای همه تو هیچ چرا مانده‌ایم چون همه نه با تو و نه بی توییم نه به بقا نه به فنا مانده‌ایم در خم چوگان سر زلف تو گوی صفت بی سر و پا مانده‌ایم پاک کن از ما دل ما زانکه ما سوختهٔ خوف و رجا مانده‌ایم ما چو فریدیم نه نیک و نه بد کز دو جهان فرد تو را مانده‌ایم عطار نیشابوری : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۵۹۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/11547