طبیب درد بیدرمان کدام است رفیق راه بی پایان کدام است همی دانم وثاق اوست جانی اگر دانستمی کان جان کدام است گر این عقل است پس دیوانگی چیست ور این جان است پس جانان کدام است کسی کاو را به جان جوید نگوید که با می زحمت دندان کدام است نمیداند کسی درمان این درد طبیب عشق را دکان کدام است اثیرا دم مزن او خود شناسد که سرکش کیست سرگردان کدام است رخسار آن نگارین یارب چه شاهداست و آن زلف وخال مشکین یارب چه شاهداست مخمور نرگسش را در بزم نیکوئی سنبل حریف و نسرین یارب چه شاهداست ترکانه چشم مستش بگشاده است کفر وز غارت دل و دین یارب چه شاهداست وان نکته های چابک الحق چه دلبراست وان خنده های شیرین یارب چه شاهداست ورد اثیر از این بسزا نیست پیش نه «رخسار آن نگارین یارب چه شاهداست» اثیر اخسیکتی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/115878