تن بی غم تو جان نمیخواهد جان بی رخ تو جهان نمیخواهد کو، کور دلی که بر دل از عشقت مانند سگ استخوان نمیخواهد گفتم بکن اینقدر، که جان از تو جز یک دو نفس امان نمیخواهد با دیده چگونه ئی که جز نقشی از کیسه تو زیان نمیخواهد گفتم بکنم چنین، چه میخواهی هم چین چو دلت چنان نمیخواهد جان میدهدت بیک نظرچندین بندیش که رایکان نمیخواهد سهل است اثیر چون مراعاتی از تو به سر زبان نمیخواهد اثیر اخسیکتی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۶۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/115925