بس کاین دل زار ریش کردی گفتم زینهار بیش کردی دل شیشه نازک و غمت سنگ آسان شکند چوریش کردی فرمان هوای خویشتن را بر تیر جفا چو کیش کردی وین طرفه که در کنام شیران خونریز به چشم میش کردی خورشیدی و در دل نژندم خاصیت ماه و جیش کردی اول همه نوش عرضه کردم پس زود به غم سریش کردی این جان سریش باز کرده پس زود ز غم سپریش کردی خون میخور و با جفاش میسازد کاین کار بدست خویش کردی دوش از طرب خیال بر سر بر باد خرد پریش کردی چون پیش اثیر خود رسیدی بی باکی و عشوه بیش کردی اثیر اخسیکتی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۸۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/116042