روزم ز هجر تو به صفت چون شب آمده است وینک چو شمع جانم از آن بر لب آمده است شد نور مه ز چاه زنخدان تو پدید این چه نگر که رشک چه نخشب آمده است روی تو مرکب شب زلف است و خوشتر آنک خورشید یک سواره برآن مرکب آمده است مردم من از جفای فراوانت ای نگار چند آخر از جفانه وفا را شب آمده است روز حسن ز هجر مکن تیره همچو شب خود بی تکلف تو جهان را شب آمده است سید حسن غزنوی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/116315