سخت با ما تو بخیلی بسلام نیک مائیم ترا عاشق و رام جان ما عاشق و تو معشوقه دل ما صید و سر زلف تو دام روی و زلفین تو خون آمد و مشک وصل و هجر تو حلال است و حرام بوسه خواهم در حال بده مکن ای دوست مرا دشمن کام نقره اندامی و من زر رویم بزر پخته خرم نقره خام آن چنانم ز نحیفی که همی نتوانم زد یکدم بدو گام نعمت روی تو می باید و بس بسر تو که تمام است تمام سید حسن غزنوی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۴۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/116350