برآنم که از روح شاهی کنم ز دانش فراوان سپاهی کنم در ایوان حکمت سر یری نهم به طاق خرد بارگاهی کنم اگر سر فرود آورد همتم ز تاج سپهرش کلاهی کنم ندارم بسی تکیه بر سال و ماه از آن کار سالی به ماهی کنم چو آیینه جانم از زنگ تن به پرداخت حاشا که آهی کنم غذا گر نیابم ز خر کم نیم قناعت به آب و گاهی کنم چگوئی بهرزه برای دو نان ز هر سفله بهرام شاهی کنم ندارم گناهی چنین خسته ام مبادا اگر خود گناهی کنم پناه کریمان مبادا بمن اگر من بدو نان پناهی کنم سید حسن غزنوی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۴۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/116358