ای بنسب شهریار وی بحسب پادشاه رأی تو خورشید خلق روی تو ظل اله صورت جود و کرم قوت خیل و حشم حیلت زر و درم حجت دیهیم و گاه دولت و دین را یمین ملت خود را امین فخر ملوک زمین سلطان بهرام شاه بخت چو پیشت دوید مدح ز دولت شنید فاتحه خواند و دمید بر تو و بر بارگاه ملک دگر دار امید زانکه بدادت نوید صبح ز تاج سپید شام ز چتر سیاه یافت ز مدحت مگر سوسن زرین کمر یافت ز رویت مگر نرگس زرین کلاه تا که بود ماه و مهر بادی از اقبال و عمر تخت تو روی سپهر بخت تو پشت و پناه سید حسن غزنوی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۶۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/116371