ای ذخر دین و دولت سلطان اهلیت در حلقه سپهر محلت نگینه باد ای گشته سعد اکبر باذات تو قرین با طالعت سعادت کبری قرینه باد برجیس برموافق جاه تو مهربان مریخ برمخالف عهدت بکینه باد خندان لب مطیع تو همچون پیاله شد پر خون دل حسود تو همچون قنینه باد خصم تو گر چو قارون یابد دفینه ای زیر زمین چو قارون هم با دفینه باد ور بر شود بر این فلک آبگینه رنگ پایش ز دست حادثه برآبگینه باد هر مرغ مدح را که پرد برهوای فضل ایام تو نشیمن و نام تو چینه باد هر زر که در خزانه کان سازد آفتاب بهر فدای جان عزیزت هزینه باد زر هیچ در خزانه تو نیست ای ملک زر تو نام نیکو عمرت خزینه باد ای ذات تو سفینه طوفان روزگار در پای بود در نظرت این سفینه باد؟ سید حسن غزنوی : دیوان اشعار : مقطعات : شمارهٔ ۸ - این قطعه در مدح امیرسید ذخرالدین بخط خود بسفیده نوشت گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/116402