زهی فیض وجود از پرتو ذات تو عالم را کمال قدر تو برداشته از خاک آدم را شب معراج تعظیم تو ثابت گشته بر انجم بچرخ آورده ذوق پای بوست عرش اعظم را رخت کرده شب معراج را از روز روشن تر ز اشهب بگذرانده عزم اقبال تو ادهم را نباشد هیچ صاحب وحی را توفیق معراجت حریم قرب او ادنا مشخص کرده محرم را عیار ارتفاع منزلت در راه قرب حق ترا عرش است چرخ چارمین عیسی مریم را طریق اتباعت راست جنت منزل ادنا سبب سد طریقت فتح ابواب جهنم را فضولی را دمادم هست عزم طوف درگاهست چه باشد گر دهی انجامی این عزم دمادم را فضولی : دیوان اشعار فارسی : غزلیات : شمارهٔ ۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/116710