بحال زار من آن ماه را نگاهی نیست چه سود روزی اگر نیز هست ماهی نیست جفاست از تو همیشه مراد من نه وفا که گاه گاهی اگر هست گاه گاهی نیست چگونه جانب مسجد روم بمیخانه ز کوی عشق بملک صلاح راهی نیست ز جاه و منصب عالم فراغتی دارم بجز فتادگیم منصبی و جاهی نیست نکوترین رقم بر صحیفه هستی درین که صورت خوبست اشتباهی نیست چه نخل گویمت ای گلبن حدیقه حسن که حاصلم ز تو جز ناله و آهی نیست ز ظلم پیش که نالد فضولی مسکین درین دیار چو غیر از تو پادشاهی نیست فضولی : دیوان اشعار فارسی : غزلیات : شمارهٔ ۹۹ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/116805