هرگز غم خرابی عالم نمی خوریم عالم اگر خراب شود غم نمی خوریم بیش و کم زمانه بر ما برابرست ما غصه زیاد و غم کم نمی خوریم منت نمی بریم پی روزی از شهان جامی بمنت ار بدهد جم نمی خوریم دم نیست کز غم لب لعل تو جام جام خونابها ز دیده پر نم نمی خوریم گشتیم گر چه خاک ز ما سر چه می کشی از ما چه می گریزی آدم نمی خوریم هر دم ز دهر روی بما می نهد غمی بی وجه ما شراب دمادم نمی خوریم در خوردن غم تو فضولی شریک ماست هر غم که می رسد ز تو بی هم نمی خوریم فضولی : دیوان اشعار فارسی : غزلیات : شمارهٔ ۲۹۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/116998