ز درد دل سختی از زبان من بشنو مشو ز درد دلم بی خبر سخن بشنو منه بقول رقیبان سست پیمان گوش سخن ز عاشق دل ریش خویشتن بشنو ز من مپرس نه از غیر وصف لعل لبش دلا حکایت شیرین ز کوهکن بشنو گرت هواست که فیض مسیح دریابی حیات بخش حدیثی از آن دهن بشنو بباغ بگذر و از بهر خاک رهگذرت بهم مباحثه سنبل و سمن بشنو ز بهر قسمت دردت که آن کمست بسی بسینه گوش نه و بحث جان و تن بشنو فضولی از غم دل کرد قصه بنیاد بیا بتازگی این قصه کهن بشنو فضولی : دیوان اشعار فارسی : غزلیات : شمارهٔ ۳۶۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/117073