یارب چه شد آن دلبر عیاره ما را کآزرد به هجران دل صد پاره ما را بر اوج سعادت تو نگه دار خدایا از نقص و زوال آن شه سیاره ما را با تیغ جفا، دست فراقش بگشاید هردم جگر خسته ی خونخواره ما را داریم امیدی به ره لطف الهی کآرد به سر آن بخت ستمکاره ما را در گوش دل او به نهانی که رساند حال دل سرگشته ی آواره ی ما را در عالم تحقیق چو نظاره من اوست من ناظرم او منظر نظاره ما را جز وصل رخ دوست در این دور نسیمی چاره که کند این دل بیچاره ی ما را؟ نسیمی : دیوان اشعار فارسی : غزلیات : شمارهٔ ۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/117296