گرد مه خط معنبر می کشی سر کشانت را به خط در می کشی عاشقانت را به مستی دم به دم خرقهٔ هستی ز سر بر می کشی بر بتان چین و ترکان چگل از کمال حسن لشکر می کشی جاودانی پای بنهاد از جهان هر که را یک بوسه بر سر می کشی جام می می‌نوشی و بر می زنی وانگهی بر عقل خنجر می کشی بیش شد عطار را اکنون غمت زانکه با او باده کمتر می کشی عطار نیشابوری : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۷۸۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/11744