من شاهباز زاده شاه شریعتم از بهر صید طایر قدس حقیقتم طاووس باغ انسم و سیمرغ باغ قدس عنقای برج عزت و شاه شریعتم لاهوتیم که هم بر ناسوت گشته ام تا جزء و کل شناسم و هم بعد و قربتم آری ز ملک تا ملکوتم گذر بود جبروت منزلم شده لاهوت خلوتم دانسته ام که مبداء و میعاد من کجاست اینجا اگر چه پاسی در قید صورتم آدم نبود و عالم و نه جن و نه ملک کو کرد ظاهرم چو یم از نور فطرتم تا آمدم ز عالم علوی در این مقام دایم از این فراق گرفتار محنتم نسیمی : دیوان اشعار فارسی : غزلیات : شمارهٔ ۱۸۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/117477