گر تو عاشق می شوی بر «واو» شو بر «جیم » و «هی » «وجه » را می شو تو عاشق کن نظر در «ری » و «خی » «رخ » مثال ماه باشد، لب چو آب کوثر است گر شدی تشنه بیا تو آب خور از «لام » و «بی » «لب » چو یاقوت است و دندان بر مثال چون در است گر ترا . . . منا کن در «خی » و «طی » «خط » حق است بر رخ یوسف بخوان تو سربسر تا بدانی چون نوشته است دستهای «ری » و «بی » «رب » من ما را ز زرق و زهد سالوسی رهاند تا عطا کرد بر من درویش جام «میم » و «یی » «می » علاج است در تن آدم دوای ضعف را کو بود اندر نظر هردم مرا آن «بی » و «تی » «بت » چو محبوب است آنجا می بود هم وصل او هرکه بگریزد از اینها او چه باشد «خی » و «ری » «خر» چه داند این سخن ها، هم مگرداند کسی خوانده باشد شعرهای «نون » و «سین » و «میم » و «یی » نسیمی : دیوان اشعار فارسی : غزلیات : شمارهٔ ۲۸۷ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/117582