هر نفسی شور عشق در دو جهان افکنی آتش سودای خویش در دل و جان افکنی جان و دل خسته را ز آرزوی خویشتن گه به خروش آوری گه به فغان افکنی گر به سر کوی خویش پردهٔ عشاق را گل کنی از خاک و خون کار به جان افکنی گر بگشایی ز بند گوهر دریای عشق بی دل و جان صد هزار سر عیان افکنی هر نفسی روی خویش باز بپوشی به زلف تا دل عطار را در خفقان افکنی عطار نیشابوری : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۸۲۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/11779