مهلب ابن ابی صفره میرزادی را
شنیده ام که زبونی رسید از قولنج
برای داوری این درد ریخت زر چندان
که گشت جمله تهی خانمان و کیسه و گنج
بپخت فرنیش از شیر گاو و قند و برنج
یکی طبیب و رهاندش ز درد و رنج و شکنج
از آن بنام مهلب مهلبیه بماند
چنانکه ماند ز لجلاج در جهان شطرنج
وزانش فرنی خوانند در بلاد عجم
که هم بفرن شود پخته بی مشقت و رنج
ادیب الممالک : دیوان اشعار : مقطعات : شمارهٔ ۴۴ - در وجه تسمیه مهلبی
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/118085