بحر رحمت آسمان مکرمت شه کامران
خسروی کز برق شمشیرش دل شیر آب شد
آب و نانی داد سگان ری از فضل خویش
تا گرسنه سیر و تشنه از کفش سیراب شد
اب او بی آبرویان را همی افزود آب
زانکه دخلش سر بسر در کیسه میراب شد
وجه نانی هم بداعی دادکان را ناظرش
خورد و چون قورباغه از تنبوشه در زیر آب شد
ادیب الممالک : دیوان اشعار : مقطعات : شمارهٔ ۶۸
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/118109