ای ملکزاده راندم ابیاتی امتثالا لا مرک العالی انت رکنی و منتهی املی بک علقت حبل آمالی فاش گویم که در ولایت فضل ما همه بنده ایم و تو والی تالی شعر من توئی که ترا نیست یک تن در این جهان تالی گرچه از بهر ماست دیوانم شد گرو در دکان بقالی تو مده رایگان ز دست آنرا که بود قدر و قیمتش عالی صاحبادانی آنکه سیم و زر است اصل شادی و بیخ خوشحالی خاصه آن زر که در بساط قمار شد نصیبت به پاچه و رمالی گر از آن قسمتم دهی و چو سرو در گلستان مکرمت بالی دامنم پرکنی از آنچه کنی کیسه ابلهان از آن خالی آن زمان هر دو مشتهر گردیم تو به رندی و من به رمالی ادیب الممالک : دیوان اشعار : مقطعات : شمارهٔ ۱۷۱ - مطایبه گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/118212