بود پیری کرخ به کشور روم از سعادات دنیوی محروم کوش گردیده کند و پشت نگون دست و پا چنکوک و بخت زبون لمتر و زشت و ناتراشیده دل خروشیده تن خراشیده گشته ز آب دماغ و آب دهن دائما خشک مغز و تر دامن سوخته خانه ریخته دندان خانه او را قفس چمن زندان بود بوزینه ای پرستارش پاسبان کلاه و دستارش بهتر از بندگان خواجه پرست دستگیر و عصاکش و همدست در سر کدخدا و کدبانو تکیه پشت و قوت زانو در برون دستیار و صاحب یار از درون هم مساعد و غمخوار جز سخن کانهم ازاشارتها فاش کردی همه عبارتها درهمه چیز از او نیابت کرد دعوتش را بجان اجابت کرد ادیب الممالک : دیوان اشعار : منظومه‌ها : در تقریظ شاهنامه و مثنویات و قطعات دیگر : شمارهٔ ۱۱ - قطعه گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/118557