این خبر گفت یکی از اصحاب که بدور عمر بن خطاب روزی آن خواجه به همراهی بخت برد در مسجد پیغمبر رخت مسند فصل قضایا گسترد باطل از خانه حق بیرون کرد سوده در حضرتش اصحاب نبی جهت بندگی از شیخ و صبی انجمن گشته به گردش ز نیاز همه اشیاخ و بزرگان حجاز ناگه از خارج مسجد برخاست شور و غوغا و فغان از چپ و راست خلق نظاره غوغا گشته حاضر از بهر تماشا گشته دو جوان با رخ چون ماه منیر نوجوان دیگری کرده اسیر دستها در کمرش از دو طرف وز پس و پیش گروهی زده صف چون رسیدند بر آن دکه داد بر شد از سینه ایشان فریاد کای خداوند . . . . . . ادیب الممالک : دیوان اشعار : منظومه‌ها : در تقریظ شاهنامه و مثنویات و قطعات دیگر : شمارهٔ ۲۰ - ناتمام بخط ادیب الممالک گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/118566