غیر، بیهوده، پی یار وفادار من است
نشود یار کسی اگر یار من است
شب به گوشت چو رسد ناله ی مرغان اسیر
ناله ی بی اثر از مرغ گرفتار من است
از غمش مردم و گر شکوه کنم شرمم باد
آخر این غم که مرا کشت غم یار من است!
من و آن درد که هر چند بزاری کشدم
خلق را رشک به جان کندن دشوار من است!
دوش پرسیدم از آذر سبب رنجش دوست
گفت از صبر کم و شکوه ی بسیار من است!
آذر بیگدلی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۲۱
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/118673