دایه، کت در مهد زر ای سیم تن می پرورد دشمن جانی برای جان من می پرورد دلبری دارم که باشد تلخ کامی قسمتم زان حلاوتها که در کنج دهن می پرورد مهر پرور یوسفی دارم که در کنعان حسن یوسفی هر روز در چاه ذقن می پرورد آن شه ترکان که دارد قد چو سرو و تن چو گل سرو در خفتان و گل در پیرهن می پرورد! آسمانم گر کند هم بزم جانان، دور نیست خار و گل را باغبان دریک چمن می پرورد بی تذرو و بلبل است این باغ، کاین دهقان پیر سرو و گل بهر دل زاغ و زغن می پرورد آذر بیگدلی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۶۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/118714