از دلم داغ تمنای تو، مشکل برود؛
مشکل این داغ پس از مرگ هم از دل برود
وای بر حال شهیدی که ز قاتل بدلش
حسرت زخم دگر مانده و قاتل برود
گریم ونالم ازین غم که دگر ننشیند
گرد محمل برخم، ناقه چو در گل برود!
چشم روشن کند آن گریه که هنگام وداع
کرده ره را گل و نگذاشت که محمل برود
آذر بیگدلی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۹۶
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/118748