با مشک خطت، یاد ز عنبر نکند کس با شهد لبت، میل بشکر نکند کس فریاد، که چندان ز وفای تو بمردم گفتم که کنون جور تو باور نکند کس! از گریه کنم گل همه شب خاک درت را تا روز ز بیداد تو بر سر نکند کس یکبار، گذر کن بسر خاک شهیدان تا دعوی خون در صف محشر نکند کس آذر! ز وفا گشته سگش با تو برابر؛ شه را بگدا گر چه برابر نکند کس آذر بیگدلی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۰۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/118760