گر دل جویی، هوات جویم ور جان طلبی، رضات جویم شد گر چه جفایت آفت جان تا جان دارم جفات جویم تا روز وفات، ای جفاجو مهرت طلبم، وفات جویم کس چون ندهد سراغت از رشک خون گریم و از خدات جویم تو در دل و، دل تو برده رفتی اکنون چکنم کجات جویم؟! غیرت، بفسون اگر ز ره برد؛ منهم روم از دعات جویم آذر، درد تو درد عشق است رفتم ز اجل دوات جویم آذر بیگدلی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱۴۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/118793