دلا، پیام من و او، اگر به هم تو نگویی بگو به جز تو که گوید؟ تو محرم من و اویی! برو چو بوی گلت سوی گلشنی به تماشا گلی که از چی او چشم بلبلی است نبویی دلم که بردی و بی قدرداریش بود آن دل که قدر دانیش آن دم، که گم کنی و بجویی دریغ و درد، که راز نهان غیر و تو را من ز غیر پرسم و گوید، چوپرسم از تو، نگویی! فغان که غیر ز آذر، هوس ز عشق ندانی نه بد ز نیک شناسی و، نه بدی ز نکویی آذر بیگدلی : دیوان اشعار : غزلیات : غزلیات : شمارهٔ ۲۰۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/118857