سپهر منزلتا، تا سپهر راست مدار؛ مدار آن بمرادت چنانکه خواهی باد الهی افتد بر خاک سایه ی تا ز فلک ز رایتت بسرش سایه ی الهی باد هر آن ستاره، که شب بر درت چراغ نسوخت سیاه روزتر از شمع صبحگاهی باد بطرف ماهت، اگر پای کج نهد کیوان؛ ز جنبش سرطان، کشتیش تباهی باد اگر نه دانه کش خرمنت بود برجیس ز خوشه چینی دونانش، چهره کاهی باد نه گر دهد بتو ای شیر تاج خود بهرام بسر چو گاو، دو شاخش ز بیکلاهی باد اگر بخاک درت، خویش را بسنجد مهر؛ بکم عیاری، میزانش در گواهی باد اگر نه مطربه ی مجلست بود ناهید نهیب عقربش از هر ترانه ناهی باد اگر نه مونس کتاب تست، یونس تیر گه رقم بکفش خامه خار ماهی باد ز عکس روی تو، افزونی ار بجوید ماه؛ ز جانگزا دم کژدم، بجسم کاهی باد اگر بپای محب تو، سر نساید رأس دو نیمه سر، چو دو پیکر ؛ ز تیغ شاهی باد اگر بکام عدویت، ذنب بریزد زهر؛ کمان بگردن پیشت بعذر خواهی باد بدوستان تو تا در نزاید است اقطاع بدشمنان تو ابعاد در تناهی باد آذر بیگدلی : دیوان اشعار : قطعات : شمارهٔ ۱۰ - قطعه گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/118870