امشب، مهی از شهر بهامون میرفت کز رفتن او، ز چشمها خون میرفت من در غم جان و، هر که را میدیدم دل دل گویان، ز شهر بیرون میرفت آذر بیگدلی : دیوان اشعار : رباعیات : شمارهٔ ۳۹ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/118960