خار از آن باغ بپای دل ماست که گل و گلبن آن از گل ماست چشمه ی خضر درخشید ز دور یا که تیغی بکف قاتل ماست مشکلی نیست که آسان نشود مشکل اینست که خود مشکل ماست آتش افروز بخارش نظریست بی سبب نیست که او مایل ماست خیز و در خرمن خویش آتش زن تا ببینی که چها حاصل ماست بی نشاط آنکه نشاید دل اوست بی غم آنکو که نشاید دل ماست نشاط اصفهانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۲۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/119211