خیال روی تو یکباره برد خواب مرا
درنگ وصل تو افکند در شتاب مرا
متاب روی ز من دلبرا و زلف متاب
که تاب زلف تو در تب فکند تاب مرا
اگر بر تو دهد میوه ی بهشت چرا
چو نار دوزخ دایم دهد عذاب مرا
لب تو چشمه ی خضر است چند خواهی داد
به وعده وعده ی خوش عشوه ی سراب مرا
به روز یاد رخ تست مونس دل من
شب دراز ندیم است ماهتاب مرا
شراب آتش عشق تو می برد هوشم
خمار غمزه ی تو می کند خراب مرا
ز ضعف سایه ی من بر زمین نبیند کس
اگر برهنه بداری در آفتاب مرا
بدین صفت که منم غرق آب دیده ی خویش
نیابی ار که بجویی بسی در آب مرا
مکن که چون شوی از خواب سرکشی بیدار
به روزگار نبینی شبی به خواب مرا
مجد همگر : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/120471