اگر به صبر مرا با تو چاره باید کرد دلم صبورتر از سنگ خاره باید کرد و گر ز جور کند جامه پاره مظلومی مرا ز جور تو صدجان نثاره باید کرد تو جورهای نهان می کنی و ترسم از آن که راز عشق توام آشکاره باید کرد مرا به ترک تو گفتن ز دل اجازت نیست نخست با دل ریش استخاره باید کرد روامدار که با اینهمه امید مرا ز دور در تو به حسرت نظاره باید کرد چنین که بحر غمت را کرانه نیست پدید ز غرقه گاه هلاکم کناره باید کرد به یادگار رخت قبله ای به دست آرم گرم پرستش ماه و ستاره باید کرد مجد همگر : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۲۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/120491