شکرش در سخن گهر ریزد خنده اش پسته بر شکر ریزد عاشقش همچو شمع در شب وصل پیش رویش نخست سر ریزد گر سموم عتاب او بجهد از درخت حیات بر ریزد ور نسیم عنایتش بوزد گلبن خشک برگ تر ریزد ابر بر بام او به جای سرشک همه خونابه جگر ریزد چشم آهو وشش به مخموری رنگ از خون شیر نر ریزد مجد آن در زند همی که براو گرپرد جبرئیل پر ریزد مجد همگر : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۴۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/120514