دارم دلی صد بحر خون زان تیر مژگان در بغل هر دم هزارش موجه و هر موجه طوفان در بغل خوش میطپد در بر دلم پیکی همانا میرسد پیغام دلبر بر لب و مکتوب جانان در بغل خوش آنکه با آن مه‌شبی گلدشت مهتابی کند پیمانه‌اش در آستین میناش پنهان در بغل گیرم همه آغوش شد چون هاله سر تاپای من کو طالعی کاید مرا آن ماه تابان در بغل گو اهل دل را مصحفی نبود برای حفظ تن دل در بر عارف بود زآن به که قرآن در بغل مشتاق اصفهانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۲۰۹ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/121613