گل به باغ آمده تقصیر چراست ساقیا جام می لعل کجاست به چنین وقت و چنین فصل عزیز کاهلی کردن و سستی نه رواست ای سنایی تو مکن توبه ز می که تو را توبه درین فصل خطاست عاشقی خواهی و پس توبه کنی توبه و عشق بهم ناید راست روزکی چند بود نوبت گل روزه و توبه همه روز بجاست جز از آن نیست که گویند مرا یار بود آنکه نه از مجمع ماست شد به بد مردی و میخانه گزید نیک مردی را با زهد نخواست من به بد مردی خرسند شدم هر قضایی که بود خود ز قضاست ای بدا مرد که امروز منم ای خوشا عیش که امروز مراست سنایی غزنوی : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۷۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/12177