دشمن که برغم بخت وارون منست یار تو و یار دل محزون منست می در قدحش ز شک گلگون منست می نیست که با تو میخورد خون منست مشتاق اصفهانی : دیوان اشعار : رباعیات : شمارهٔ ۴۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/121846