به یکتا جهانداور دادراست نیایش روا و ستایش سزاست که بینش ده هر دو بیننده اوست جهان را جهان آفریننده اوست چو ره زی شناسایی اش بسپرد زتک باز ماند سمند خرد خدایی که نشناسدش هیچ کس شناسای او ذات اوی است و بس نیارد سزاوار یزدان سپاس جز آن کایزدش کرد یزدانشناس همان به کزین گفتگو بگذریم فرستاده گان را درود آوریم که نیک اختر و پاکرای آمدند به پیغمبر ی از خدای آمدند جهان را زهر بد نگه داشتند روان را سوی راست ره داشتند درود از خدا برچنان رهبران سزد ویژه برختم پیغمبران محمد (ص) که هستی بدوهست گشت به دین رایت کفر ازو پست گشت درخشده چون شد رخ فرخش جهان را خدا خلق کرد از رخش به معراج به عرش اکبر نشست به تختی که بودش سزا برنشست چو از قدرتش ذوالجلال آفرید مر او را چو خود بی همال آفرید نبی گنج حق بود و گنجور اوی علی بود با یازده پور اوی بدان شهریاران پناهنده ایم وزین داوران مزد خواهنده ایم الهامی کرمانشاهی : شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) : خیابان دوم : بخش ۱ - توحید یه مقدمه ی خیابان دوم گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/122160