قرب یک ماه شد که در شب روز چشم من ماه و آفتاب ندید اندر آن خانه ام که در همه عمر هیچ جغدی چنان خراب ندید ز آتش دل کباب شد جگرم ز آتش دل کسی کباب ندید تا در این خانه ام ز بیداری دیده من خیال خواب ندید کس حدیث مرا جواب نداد کس خلاص مرا صواب ندید هیچ مومن چنین عتاب نیافت هیچ کافر چنین عذاب ندید همچنان می خورم طعام و شراب که کسی خواب دید و آب ندید هیچ مصلح چنین طعام نخورد هیچ مفسد چنین شراب ندید بی خطا بر من این خطاب چراست بی خطا کس چنین خطاب ندید ادیب صابر : دیوان اشعار : مقطعات : شمارهٔ ۴۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/122702