چند از مؤذن بشنوم توحید شرک آمیز را کو عشق تا یک سو نهم شرع خلاف انگیز را ذکر شب و ورد سحر نی حال بخشد نی اثر خواهم به زناری دهم تسبیح دست آویز را ترک شراب و شاهدم بیمار کردست ای طبیب صحت نخواهم یافتن تا نشکنم پرهیز را خاکی به باد آمیخته گردی ز جا انگیخته آبی به مژگان می زنم گرد غبارانگیز را نی عشق افزاید بر این نی مهر زیبد بیش ازین کی مانده ظرف قطره ای پیمانه ی لبریز را پیوسته ابرو در کشش همواره مژگان در زدن تا کی کسی بر دل خورد این دشنه های تیز را سیری «نظیری » زین چمن کز کهنگی گشتی خشن در باغ نرمی بین به هم خار و گل نوخیز را نظیری نیشابوری : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۲۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/122960