ادب گرفته عنان خمار و مستی ما برابر است بلندی ما و پستی ما به خود ز دوست نیابیم تا ز می مستیم تمام دوست پرستی است می پرستی ما هزار ساغر دیدار شد تهی و هنوز فرود حوصله ماست شوق و مستی ما خمار شام ندارد صبوح ما هرگز به یک طلوع بود نشئه الستی ما مثال صورت موهوم بی نشان بودیم به منظر تو کشیدند نقش هستی ما ز حقه کهرت کام برنمی آید ز تنگی دهن تست تنگ دستی ما ز گونه های «نظیری » طپانچه پوست بریخت عذار دف نخورد ضربت دو دستی ما نظیری نیشابوری : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۵۹ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/122997